purple mood

همینطوری نوشت

purple mood

همینطوری نوشت

پست هفتم_ I am a koala type of girlfriend

 _یادم میاد این چندروزکلی ایده برای نوشتن داشتم ولی الان هرچی فکر میکنم,ذهنم سفـــیده سفیییده :| فکر کنم از این به بعد باید ایده هامو  یادداشتشون کنم تا سر فرصت بتونم راجبش بنویسم!

_چند روز پیش تو کوچه ی خوابگاه ,پایین پنجره ی اتاقمون ,یه جر و بحثی بین دو نفر سر "جای پارک" بالا گرفت,شنیدم که یه طرف دعوا به اون یکی که ظاهرا راننده ی آژانس بوده گفته "بچه پایین شهر" !!! !!!!!!!قیافه ی من اون لحظه====>  o_O :| ...... تا جایی که من شنونده ی صحبتاشون بودم اون "بچه پایین شهر" سعی داشت کار به فحش نکشه و با احترام حرف میزد و هی میگفت "توهین نکن من بی احترامی نکردم بهتون" !

اولا اینکه اگه "بچه پایین شهر بودن" فحش باشه به اون "بچه بالا شهری" ی که همش بددهنی میکرد بیشتر میخورد:)

ما هیچوقت خونمون جاهای پایین شهر نبود و همیشه جاهای خوبی خونه داشتیم ولی هیچوقت حتی تو دعوا کسی رو به خاطر محل زندگیش نخواستم مثلا "تحقیر" کنم !

کلا به این نتیجه رسیدم که "محل زندگی" و "مدرک دانشگاهی" -حتی معتبر ترینش- برای کسی شعور نمیاره!!

-شده تاحالا یهوویییی یه عالمه حس خواستنش به دلتون هجووووووووم بیاره و یهو نفس کشیدنم سخت بشه؟!!! همین الان همچین حسی رو تجربه کردم وتا به پیامم جواب نداد نفسام منظم نشد :|

_بهش گفتم:

"درخت  اکالیپتوس من"

:)



بدون شرح :) 


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.