purple mood

همینطوری نوشت

purple mood

همینطوری نوشت

همینطوری نوشت

-هی هرچی بیشتر میگذره بیشتر از رای دادن خودم خوشحال میشمعاشق مهرای توی شناسنامم  نمیدونم دلیل این حس خوب دقیقا چیه,ولی حس میکنم شاید بهم این حس رو القا میکنه که منم جزئی از جامعه م,بچه نیستم,میتونم دخالت داشته باشم!یا مثلا شاید بخاطر تجربه کردن حس "همدلی" با اوناییه که اومده بودن برای رای دادن... هرچی که هست خیلی تجربه ی خوبی بوده برام... تو پرانتز بگم که رای اولی نبودم

-لذتی  که تو تر و تمیز کردن کیف واتاقت هست تو هیچی نیست,بعضیا یادشون رفته حرام اعلامش کنن

-میریم که هفته ی شلوغ وپر کاری رو تو دانشگاه داشته باشیم...آزمایشگاها نوبت گروه ماست

-یه چلنجی برای خودم گذاشتم که یه قسمتیش اینه که حتتتما هرماه حداقل یه کتاب تموم کنم..خب من شنیدم که یکی از راه هایی که میشه ازش نوشتن رو یاد گرفت,خوندنه زیااااااده

-یه اعتراف شرم آور!! من نمیدونستم که هوشنگ ابتهاج هنوز در قید حیاته..فیلینگ خجالت و شرمساری:|

-چیزی که مدتیه بهش توجه کردم جمله ی "این نیز میگذرد"ه ...هیچ دوران خوبی پایدار نیست...هیچ آدم خوبی تا ابد کنارت نمیمونه...هیچ خوشحالی ای ادامه دار نیست... هممممه شون یه روزی تموم میشن...آدما میرن پی کارشون... از وقتی که این اصل رو باور کردم سعی کردم که خودمو به دوستای دانشگاهم یا به هم اتاقی هام یا دوستای تو خوابگاه وابسته نکنم,چون میدونم دل کندن ازشون برام سخت میشه و یه روزی حس دلتنگیشون  خیلی اذیتم میکنه

یا مثلا سعی کردم از دوران به خصوصی که توش هستم بیشترین استفاده رو ببرم ...چون دیگه قرار نیست تکرار بشه و همش همین یه باره...همین سه چهارسال شاید...

-میخوام تمرینات اسکات رو به طور خیلی جدی شروع کنم آیم آبسسد ویت عه گود شیپد بوتی...سوووو آبسسد

البته خب هنوز نمیدونم باید چیکار کنم!مثلا یهو خیلی دیمی شروع کنم حرکات ورزشی مخصوص رو انجام بدم..یا قبل و بعدش تمرینای مخصوصی داره!آخه میترسم غیرحرفه ای انجام بدم و نتیجه ی عکس داشته باشه!! 


- دقت کردم دیدم چقققد پراکنده نویسم یاد میگیرم عب نداره


-بعدنوشت:


تعداد بازدید کننده های وبلاگم به 69 تا رسید 

چیه خب؟! حتما باید میشد 100؟200؟ یا یه همچین عددای رندی که براش خوشحالی کنم؟:)) عدد به اییییین خوبیییی:دی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.