purple mood

همینطوری نوشت

purple mood

همینطوری نوشت

پست سوم

نمیدونم چرا اینقدر مودم صفر و یکیه گاهی پر از انرژی م و دوست دارم کلی فعالیت داشته باشم,کلی انگیزه دارم برای تک تک کارام ولی گاهی بی انگیزه ی بی انگیزه م و نمیدونم برای انرژی گرفتن باید چیکار کنم...

پست دوم

خـــــــــب... 

حالا که دارم این متنُ مینویسم روی تخت خوابگاهم نشسته م.

دوتا از همکلاسیام که دوستای تقریبا نزدیکی هم به حساب میان اومدن اینجا ولی حوصله ی پایین اومدن از تختمو ندارم  و دوست ندارم کسی مزاحمم بشه,کاش بچه ها یاد بگیرن سر زده نیان تو اتاق هم... خب آخه هرکسی دوس داره یه تایمی در روز رو برای خودش  باشه ,نباید مزاحمش شد خب

-امروز به اصطلاح:))  روز و.ل.نتا.ین هم هست,ولی رابطه ی من با دوست پسرم LDRه... نیستیم پیش هم..هعی


-نوشتن سختهخیلی چیزا دارم که دربارش بنویسم  ولی آشنا نیستم با راه و رسم وبلاگ نویسی 



-زندگی خوب است ,بگیرید دلبری نیکوووو و ئی صوبتا 



-چرا تا حالا کسی نیومده تو وبلاگم 

پست اول

خب...

نوشتن همیشه برام سخت بوده و هست

میخوام بنویسم ...

از روزام, از دغدغه هام,خاطره های خوب و بدم حتی...