purple mood

همینطوری نوشت

purple mood

همینطوری نوشت

پست شیشم

_قسمتی از رمز ایمیلم ,قسمتی از رمز وبلاگم,رمز گوشیم,قسمتی از رمز فیس بوقم,همشون تاریخ تولدشه....

_مرد بااااید بلد باشه ناز بکشه,باید بعد بحثای طولانی و قهر کردنا پیش قدم بشه برای رفع دلخوری...البته این نظر منه شاید درست نباشه!

-مامانم تهران یه کلاسی ثبت نام کرده پنج شنبه جمعه ها میاد خوابگاه ما...الانم اینجاست

_رضا یزدانی خیلی خوبه..اوصیکم به شنیدن آلبوم" ساعت ها خوابن" ...صداشو بیییی نهایت دوست دارمگاهی حتی با بعضی آهنگاش تنم مور مور میشه اینقد که پر میشم از حسای خوب

_نمیدونم چرا نمیتونم بشینم یه فیلمُ از اول تاااا آخرش رو نگاه کنم...معمولا دستم رو کیبورده و هی فیلمو میزنم جلو..خیلی هم حوصلم سر بره فقط آخرشو نگاه میکنم ببینم چی میشه تهش!!!!  سریال برکینگ بد رو هم فقط تا سیزن 3 دیدم بعدش که فهمیدم تهش چی میشه دیگه نگاش کردم با اینکه سریال خیییلییی جذابی هم هست ولی نمیدونم چرا نمیتونم برای فیلم صبـــر کنم :| سریال شهرزادم اگه آخرین قسمتش نیاد دلم نمیخواد ببینمش!! 

دیشبم interstellar رو میدیدم..فیلمش نزدیک به سه ساعته :| سه ربع اولشو دیدم و پنج مین آخرشو..خیلیم لذت بردم ازش

_آدمایی که تو یه بار تو یه رابطه ای شکست خوردن خطرناکن..اونا یه بار شکستُ تجربه کردن و فهمیدن میشه بدون یکی سر کرد و نمـــرد !... 

_من یکی از آدماییم که مخالف سرسسسسسخت به دنیا آوردن موجودی به اسم انسانم!!بعدا بیشتر درباره ی دلایل مخالفتم مینویسم ولی وقتی این عکسُ دیدم, یه لحظه حس کردم این اعتقادم سست شده:| ده آخه چقد بامزن اینا

 

بی خوابی نوشت

_تا همین چند دقیقه ی پیش داشتیم حرف میزدیم ,سر یه مساله ای خیلییی غیرتی شد:/ ما نیز قهر نمودیم , و شب بخیر گویان صحنه را ترک نمودیم دلمان نیز منت کشی میخواهدخیلی هم پررو تشریف داریــــــــــــــــــــم 

_آدمای خنگ به شدت عصبانیم میکنن :/ مثلا همین امروز که رفتیم بانک, دوستم خیلی خنگ بازی درمیاورد,یه آقای ظاهرا بی سوادی از دوستم خواسته بود که فیش بانکیش رو پرکنه . دوست نه چندان باهوش اینجابم سر مبلغ نوشتن  کلی حرصم داد,ده اخه دانشجوی مملکت بلد نباشه یک میلیونُ هفتصد و چهل هزار تومن و به ریال بنویسه و بخونه که باید بره شووووهر کنه  منم اینجور موقعها به سختییی میتونم خودمو کنترل کنم و عصبانیتمو نشون ندم:/ 

_فردا پنج شنبه س و بیکارم یوهووو...دلم میخواد یه کاردستی کاربردی درست کنم ,ولی فعلا ایده ای ندارم:؟ اگه چیزی درست کردم حتما عکسشو میذارم اینجا

_عی بابا قهرای این مدلیُ دوست ندارم :( بیا بوگو ببخشید زیادی غیرتی شدم و عی صوبتا 

_زندگی خوابگاهیُ دووووس دارمممم,اینکه فقط خودتی وخودت,کسی نیست بهت گیر بده مثلا

_دوران مدرسه از درس انشا خوشم نمیومده چون نوشتنُ بلد نبودم!ولی الان حس میکنم دوسش دارم و میخوام یادش بگیرم حتما:) میخوام یه وبلاگ نویس خیلی خوب بشم مثلا

_"دوستایی که ذهن آدمو به چالش میکشنون وباعث میشن فکر کنی" ام آرزوست!!

پست پنجم

-اینکه تو تهران به این بزررررگـــی دانشجو باشی و تو اتوبوس یکی از دوستای دوران راهنماییتو ببینی عجیب نیست؟چه دنیای کوچیکیه شما هم مثه من وقتی یه دوستیُ بعد مدتهای طووولانی تو خیابون میبینین تو صورتش نگاه میکنین اسم و فامیلشُ با صدای بلند صدا میکنین؟؟چیکار کنم خو هیجان زده میشم

_بعضی روزا اینقدر آدما تو خیابون و اتوبوس بی دلیل بهت خیره میشن و هی نگات میکنن که شک میکنی نکنه شاخ و دم درآوردیُ خودت خبر نداری:| امروز از اون روزابود

_من آدمیم که حتما باید سرم گرم یه کاری باشه ,ساعت ها پشت لپ تاپ نشستن و نت گردی دیییوونه م میکنهتازه میفهمم وقتی عمم یه لحظه هم یه جا بیکار بند نمیشه برای چیه,حتتتما باید یه کاااری انجام بدم

_سمفونی سیارات رو از تو سایت آپارات پیدا کنید,دانلود کنید,یه هندزفری بذارین تو گوشتون,برید یه جای خلوت و بهش گوش کنید... یکی از عجییییب ترین حسای دنیا رو تجربه میکنین......


_دلم شدیییییدا موهای  این رنگی میخواد...

پست نق نق طوری

تو اون بلاگفای فلان فلان شده تا یه پست میذاشتی چندتا بازدید کنند و نظر داشتی حتی اگه وبلاگتُ تازه ساخته باشی ولی اینجا حتی یه بازدید کننده هم نداشته تا الان:| خو پس اینطوری تو نوت گوشی خودم بنویسم سنگین ترم که 

پست چهارم

_روزای اول شروع ترم خسته کننده س...تایم بیکاری زیاد دارم ..بایدبراشون برنامه بچینم وقتم داره هدر میره

_بعد از سه سال وقفه میخوام شروع کنم دوباره زبانمو تقویت کنم

_به یه سبک نقاشی علاقه مند شدم که خیلی جذابه و میخوام حتما یادش بگیرم

-تصمیم گرفتم سریال فرندزُ ببینم ولی خب سیزنای اولش برای خیییییلییییییی سال پیشه و اصلا جذبم نمیکنه :/ دلم خیلیییی  برای سریال How تنگ شده دلم میخواد سه باره بشینم همه ی قسمتاشو ببینم,هم سریال فانیه هم واااقعا آموزنده !!

_یکنواختی حالمو بــــــد میکنه و خیلی زود زود دلم تنوع میخواد,مثلا در این حد که روتختی ای که تازه سه ماهه دارمش برام به شدت تکراری شده و حس میکنم نیـــــــــــــــــاز دارم که حتما عوضش کنم تا حالم عوض بشه :|

_وابستگیم به نت زیاد شده,و حس میکنم اعتیاد به این فضاها زندگی عادیمو مختل کرده :شرمنده 

میخوام بکشم کنار از این فضاها و تو دنیای واقعی زندگی کنم, حس میکنم بلانسبت مثل مرغ ماشینی شدم و توانایی انجام هیچکاریو ندارم,لعععنت... 

قدیما خیلی بیشتر فکـــر میکردم,خیلی بیشتر به خوندن علاقه داشتم ولی گذروندن تایمای بیکاریم تو این فضاها توانایی فکر کردنُ ازم گرفته,دیگه مثله قبل حوصله ی خوندن متنای طولانی رو ندارم,حتی حس میکنم استفاده ی طولانی از این فضاها حس پوچی و افسردگی رو به آدم القا میکنه !!!! اگه زمان زیادی رو تو فیس بوووق ,اینستا,تل..گ.رام یا این مدل فضاها بی هدف پرسه میزنین ,از همین الان تصمیم بگیرین که کم کم بذارینشون کنار .من تا ته این راهُ رفتم و میدونم تهش ترکستانه....این نصیحتُ از آدمی که زمان های زیااادی رو تو این فضاهای بیخود تلف کرده قبول کنین,ضرر نمیکنین,به خدا هییییچییی گیرتون نمیاد از شبکه های اجتماعی