-
من همیشه مامانمو با چادر نماز بیشتر تر دوست میداشتم
چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 22:09
جدیدا راه نمازخونه رو یادگرفتم و وقتایی که بیکاریم میرم نمازخونه برای خواب... شاید آدم با خدا و نمازخونی نباشم!!! ولی لعنتی... این چادر نمازای گل گلی نخی...بدجور وسوسه م میکنن برا نماز خوندن!! خوابیدن زیرشونم آرامش داره!!!!دقت کردین؟؟
-
I MISS ENGLISH CLASSES
چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 22:00
کتاب زبانای کانون رو دوباره آوردم و دارم مرورشون میکنم! ولی چه فایده که برای زبان یادگرفتن باید تو کلاس بود و حرف زد و حرف زد و حرف زد! و یکی از بدی های درس خوندن تو یه شهر غریب و بزرگ اینه که اونقدری تایم آزاد نداری تا هرکلاسی که میخوای شرکت کنی!!! کلی خستگی و هدر رفتن وقت برای رفت آمد باهاشه که نمی ارزه... ♦مسابقه ی...
-
به قول یکی
چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 21:29
بالاترین سطح برنامه ریزی و آینده نگری در بعضیا : هرچی قسمت باشه!
-
I can't keep calm! I am a GEMINI
چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 20:59
به طالع بینی اعتقاد چندانی ندارم... ولی برای زن خردادی نوشتن که با ثبات نیست و عاشق تغییر و تحوله! من به شددددت این خصوصیتُ تو خودم حس میکنم!!! یکنواختی خیلی حوصله مو سرمیبره...افسرده و بی حوصله م میکنه! چیزی که برام خییییییلییییی عجیبه اینه که خودمم گاهی حوصله ی خودمو سر میبرم و مدل خودمو عوض میکنم!!! یه وقتایی میزنم...
-
companion....
چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 20:47
دایره ی دوستام محدوده... چون خیلی ایده ال گرام... تو انتخاب دوست خیلی از این شاخه به اون شاخه پریدم ولی تعداد محدودی بودن که واقعا دلم میخواسته باهاشون باشم...از هرکسی خوشم نمیاد و اینو اطرافیانمم فهمیدن!! بده نه...؟! میگن آدما اخلاقا و رفتاراشون برآیندی از اخلاق و رفتارای آدمای دور و برشه!! من اینو میدونم و به خاطر...
-
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت....
چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 20:36
♦یا با خدا باشین یا بی خدا... حد وسط بودن دیوونه کنندس...اینکه ندونی کدوم طرفی هستی... برزخ بدیه! ♦دراز کشیدم رو یکی از تختای تراس...میخوام بلند شم نمیتونم...میخوام دستمو تکون بدم نمیتونم...سرمو بلند میکنم میبینم روحم مثه آدامس کش میاد از جسمم ولی کنده نمیشه و برمیگرده سرجاش...محیط اطرافمو میبینم..دوستمو صدا میزنم......
-
مهمون من باش
یکشنبه 12 اردیبهشت 1395 21:50
کل آهنگو گوش میدم فقط برای دو سه ثانیه ای که محمدرضا علیمردانی با اون صدای عجییییب و فوق العاده ش بگه: مهمون من باش و تنهاییتو قسمت کن... خیلی صداش خوب و لعنتیه میتونین از اینجا + دانلودش کنین...
-
یه دوست خوب از نظر من!
یکشنبه 12 اردیبهشت 1395 19:32
دوست ,رفیق یا همراه آدم بااااید کسی باشه آدمو به فکر ببره..کسی باشه که فکر کردنو بلد باشه باید کسی باشه که ذهن آدمو فکر آدمو به چالش بکشونه!!! متنفرم از دوستایی که تنها مکالمه ای که از کنارشون درمیاد مدل آرایش و لباس فلانی یا از این مدل گفت و گوهای سطحیه که گفتن و نگفتنش هیچ سودی برای آدم نداره! عاشق آدماییم که با...
-
my odd hobby
یکشنبه 12 اردیبهشت 1395 01:51
• بیشتر حجم نتمو تو یوتی/وب به فنا میدم!! :)) با اینکه اصلا اهل آرایش نیستم ولی تماشای آرایش کردن یکی دیگه رو دوست دارم!!! اصن یه حس خوبی بهم میده :| یا حتی میشینم کلی ویدیوی آشپزی میبینم ! من با اینچیزا کیفوووور میشم
-
69
پنجشنبه 9 اردیبهشت 1395 22:24
♥وقتایی که مثه الان یه کوچولووو شکر آبیم بیشتر دلم براش تنگ میشه
-
کی قراره از شر این کابوسای لعنتی خلاص شم؟
پنجشنبه 9 اردیبهشت 1395 19:54
همچنان خواب کنکور میبینم... خواب میبینم که کنکور دارم و یادم میاد که یه سری درسای خیلی مهمو نخوندم! خوابای خودم کم بود خواب برادر کوچکتره رو هم میبینم...خواب میبینم که کنکور داده ولی هیچ تستی رو نزده -_-
-
68
پنجشنبه 9 اردیبهشت 1395 19:51
روزایی که کلی برنامه میچینم برای خودم که انجامش بدم ولی بر هر دلیلی نمیشهطبق برنامم پیش برم ,از خودم بدم میاد
-
♥67
پنجشنبه 9 اردیبهشت 1395 18:24
• مردها هم گاهی نازکردنشون میاد و نیاز به توجه دارن :دی •تو رابطه ها واقعا غرور معنی نداره...اگه برای رابطتون اهمیت قائلین غرورای "الکی" رو بذارین کنار!با هم دیگه صاف باشین... برای اشتباهاتون معذرت خواهی کنین و به ناراحتی طرف قابل توجه کنید!! اینا رو به خودم میگم! •بچه های دانشگاه یه طرحی رو اجرا کردن امروز...
-
آخ بهار عاشقتم
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395 16:52
فقط منم یا بقیه هم اینطورن؟ تو فصل بهار وتابستون انگیزه م برای کار و فعالیت خیلیییی بیشتره!!!
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395 16:43
•این کلاغای ولیعصر !! بس که بزرگن هروخ که از کنارشون رد میشم مراقب چشمامم! که یه وخ چرواز نکن به سمتم چشامو با منقارشون درآرن‼ :|
-
well said
سهشنبه 7 اردیبهشت 1395 17:53
ما آدما همیشه به خودمون راحت تر حق میدیم... هروقت از کسی ناراحت شدین خودتونو بذارین جای طرف مقابلتون!! باعث میشه عاقلانه تر فکر کنید!
-
خوااااااااب گاه
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 15:48
واااقعا اسمش روشه!! خواب گاهه و بی نهایت آدمو تنبل میکنه!! با ایکه روز شلوغی تو دانشکده داشتیم و تو کلاس آخر چشم تو چشم استاد چرت میزدم ولی خیلی با انرژی برگشتم خوابگاه و میبینم هم اتاقیم خوابه و اتاق تاریکه و منم چاره ای ندارم جز تو تاریکی موندن!! خو دلم میخواد چارتا کار مفید انجام بدم ولی چون خاااانوم خواب تشریف...
-
58
شنبه 4 اردیبهشت 1395 23:49
چه خوبه یهویی یه پولی از تو رو تخت زیری پیدا بشه در حالی که اصصصلا انتظارشو نداشته باشی و یادت نیاد پولی گم کرده باشی یا نه^_^
-
55
شنبه 4 اردیبهشت 1395 00:17
دوستم میگه گاها ازت انرژی منفی میگیرم...چرا؟! به این دلیل که سرم تو کار خودمه...وقتمو باخودم میگذرونم...زیاد فیلم میبینم و تو دنیای خودم سیر میکنم و کمتر با بچه های دیگه میپلکم!!! هرچی فکر میکنم نمیتونم بفهمم از کجای اینا میشه انرژی منفی گرفت؟!
-
54
جمعه 3 اردیبهشت 1395 22:29
-تا حالا چندنفر بهم گفتن که اوایل که دیدیمت ازت میترسیدیم!!!! .... معمولا آدمایی که رابطه ی نزدیک با من ندارن یا فکرمیکنن من خیلی خودمو میگیرم یا ازم میترسن :)))) .... -محیط خوابگاه برام تکراری شده و دلم تنوع میخواد !:| تنوع دادن به محیط زندگیم بهم انگیزه میده ^_^ -سریال the gf experience -از اون مدل کاپلهایی هستیم که...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 3 اردیبهشت 1395 22:27
-تا حالا چندنفر بهم گفتن که اوایل که دیدیمت ازت میترسیدیم!!!! .... معمولا آدمایی که رابطه ی نزدیک با من ندارن یا فکرمیکنن من خیلی خودمو میگیرم یا ازم میترسن :)))) .... -محیط خوابگاه برام تکراری شده و دلم تنوع میخواد !:| تنوع دادن به محیط زندگیم بهم انگیزه میده ^_^ -سریال the gf experience -از اون مدل کاپلهایی هستیم که...
-
53
پنجشنبه 2 اردیبهشت 1395 20:49
خوابگاه لعنتـــــــــــی!!!!!!!!!! منو تنبل تر از اونی که بودم کرده!!!!! هیییچ کاری نمیشه کرد جز اینکه همممش رو تخت بشینی!!! احساس میکنم شبیه زندانه!!! من باید از اینجا بیام بیرون!!! این ترم آخره که اینجام ...... چند روزیه که به خونمون تمایل پیدا کردم.... دیگه اینجا رو دوست ندارم!!!
-
52
پنجشنبه 2 اردیبهشت 1395 13:30
دوست داشتم سرم با کارا و درس و فعالیتهای مورد علاقه م شلووووغ بود...شبا خسسسته میخوابیدم و صبحا با انرژی بیدار میشدم و میدونستم کاری که دارم انجام میدم یه نتیجه ی خیلییی خیلییی خوب داره!!!
-
51
پنجشنبه 2 اردیبهشت 1395 13:23
-روز پدره و میبینم همه زنگ میزنن به باباهاشون تبریک میگن و کلی حرفهای خوب خوب!!! ولی من تو عمرم حتی یه بار هم اینکارُ نکردم و برام سخت ترین کار دنیاست!!! :| -هم اتاقی ها یه حرفی پیش کشیدن مبنی بر اینکه دنگی پول بذارن مواد اولیه بخرن و من براشون سالاد ماکارونی درست کنم :||||||| منم هربار که اینا این حرفُ پیش میکشن حرفی...
-
50
یکشنبه 29 فروردین 1395 21:13
-قرار شده بود صبح زنگ بزنم بیدارش کنم...قرارم نبود امروز برم دانشگاه چون خیلیییی خوابم میومد... چندبار زنگ زدم و همشو تو خواب جواب داد و حرفی نزد:)) بالاخره بعد از بیست دقیقه نطقش باز شد :)) با صدای خوابالو و دورگش گفت الـووو بلــه... -__- ...یهو شکمم پر از پروانه شد , و خواب از سرم پریــــــد اینگونه شد که ما امروز...
-
شب آرزوها؟؟
پنجشنبه 26 فروردین 1395 21:59
شب آرزوها؟سیریسلی؟ ! شما به این مسائل اعتقاد دارین؟؟ ینی فک میکنین واقعا خدا امشب دست و دلباز تر میشه و آرزوهای ما رو برآورده میکنه؟! هه ...کاش! :|
-
49
پنجشنبه 26 فروردین 1395 16:53
برای کلاس زبان دانشگاه باید لکچر بدیم... یه موضوع ساده و جذاب میخوام...ساده به خاطر اینکه هستن بچه هایی که اصلا زبانشون خوب نیست و میخوام اونا هم بفهمن و جذاب باشه طوری که هم استاد و هم بچه ها خوششون بیاد... فعلا چیزی پیدا نکردم ... -از آدمهای بپیچون و اونایی که تو چشم آدم نگاه میکنین و یه دروغ خیلی مزخرف میگن...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 فروردین 1395 16:40
دیگه داره ازاینجا بدم میاد!!!!!!!!! اگه هم چیزی مینویسم واسه اینه که اینجا نوشتن آسونتر از نوشتن با رسم الخط رمزی تو دفتره
-
48
یکشنبه 22 فروردین 1395 16:25
-من عااااشق کلاسای زبانم.... کاش هر ترم تو دانشگاه زبان داشتیم... با اینکه زبانمو تا ترم اخر رفتم ولی بازم دلم میخواد دوباره کلاسا رو بگذرونم!!!!!!! -یه کاری که تو آزمایشگاهای دانشگاه یاد گرفتیم عددسازیه ^_^ وقتی به عددای مورد نظر نمیرسی و از کلاس خسته شدی و دلت میخواد زودتر کارت تموم بشه و برگردی خوابگاه شروع میکنی...
-
47
شنبه 21 فروردین 1395 23:17
نمیدونستم تصمیمی که گرفتم میتونه اینقدررر خانوادمو خوشحال کنه...طوری که مامانم برای اولین بار تو عمرش بهم گفت که بهت افتخار میکنم!!! نمیدونستم تصمیمی که گرفتم وحرفایی که برای برادر کوچیکترم زدم اینقدررر روش تاثیر مثبت داشته باشه! حالا امیدم به زندگیم بیشتر شده!! تا قبل این نمیتونستم از همه چی, حتی از کوچیکترین چیزا,...