_یادم میاد این چندروزکلی ایده برای نوشتن داشتم ولی الان هرچی فکر میکنم,ذهنم سفـــیده سفیییده :| فکر کنم از این به بعد باید ایده هامو یادداشتشون کنم تا سر فرصت بتونم راجبش بنویسم!
_چند روز پیش تو کوچه ی خوابگاه ,پایین پنجره ی اتاقمون ,یه جر و بحثی بین دو نفر سر "جای پارک" بالا گرفت,شنیدم که یه طرف دعوا به اون یکی که ظاهرا راننده ی آژانس بوده گفته "بچه پایین شهر" !!! !!!!!!!قیافه ی من اون لحظه====> o_O :| ...... تا جایی که من شنونده ی صحبتاشون بودم اون "بچه پایین شهر" سعی داشت کار به فحش نکشه و با احترام حرف میزد و هی میگفت "توهین نکن من بی احترامی نکردم بهتون" !
اولا اینکه اگه "بچه پایین شهر بودن" فحش باشه به اون "بچه بالا شهری" ی که همش بددهنی میکرد بیشتر میخورد:)
ما هیچوقت خونمون جاهای پایین شهر نبود و همیشه جاهای خوبی خونه داشتیم ولی هیچوقت حتی تو دعوا کسی رو به خاطر محل زندگیش نخواستم مثلا "تحقیر" کنم !
کلا به این نتیجه رسیدم که "محل زندگی" و "مدرک دانشگاهی" -حتی معتبر ترینش- برای کسی شعور نمیاره!!
-شده تاحالا یهوویییی یه عالمه حس خواستنش به دلتون هجووووووووم بیاره و یهو نفس کشیدنم سخت بشه؟!!! همین الان همچین حسی رو تجربه کردم وتا به پیامم جواب نداد نفسام منظم نشد :|
_بهش گفتم:
"درخت اکالیپتوس من"
:)
بدون شرح :)
_قسمتی از رمز ایمیلم ,قسمتی از رمز وبلاگم,رمز گوشیم,قسمتی از رمز فیس بوقم,همشون تاریخ تولدشه....
_مرد بااااید بلد باشه ناز بکشه,باید بعد بحثای طولانی و قهر کردنا پیش قدم بشه برای رفع دلخوری...البته این نظر منه شاید درست نباشه!
-مامانم تهران یه کلاسی ثبت نام کرده پنج شنبه جمعه ها میاد خوابگاه ما...الانم اینجاست
_رضا یزدانی خیلی خوبه..اوصیکم به شنیدن آلبوم" ساعت ها خوابن" ...صداشو بیییی نهایت دوست دارمگاهی حتی با بعضی آهنگاش تنم مور مور میشه اینقد که پر میشم از حسای خوب
_نمیدونم چرا نمیتونم بشینم یه فیلمُ از اول تاااا آخرش رو نگاه کنم...معمولا دستم رو کیبورده و هی فیلمو میزنم جلو..خیلی هم حوصلم سر بره فقط آخرشو نگاه میکنم ببینم چی میشه تهش!!!! سریال برکینگ بد رو هم فقط تا سیزن 3 دیدم بعدش که فهمیدم تهش چی میشه دیگه نگاش کردم با اینکه سریال خیییلییی جذابی هم هست ولی نمیدونم چرا نمیتونم برای فیلم صبـــر کنم :| سریال شهرزادم اگه آخرین قسمتش نیاد دلم نمیخواد ببینمش!!
دیشبم interstellar رو میدیدم..فیلمش نزدیک به سه ساعته :| سه ربع اولشو دیدم و پنج مین آخرشو..خیلیم لذت بردم ازش
_آدمایی که تو یه بار تو یه رابطه ای شکست خوردن خطرناکن..اونا یه بار شکستُ تجربه کردن و فهمیدن میشه بدون یکی سر کرد و نمـــرد !...
_من یکی از آدماییم که مخالف سرسسسسسخت به دنیا آوردن موجودی به اسم انسانم!!بعدا بیشتر درباره ی دلایل مخالفتم مینویسم ولی وقتی این عکسُ دیدم, یه لحظه حس کردم این اعتقادم سست شده:| ده آخه چقد بامزن اینا
_تا همین چند دقیقه ی پیش داشتیم حرف میزدیم ,سر یه مساله ای خیلییی غیرتی شد:/ ما نیز قهر نمودیم , و شب بخیر گویان صحنه را ترک نمودیم دلمان نیز منت کشی میخواهدخیلی هم پررو تشریف داریــــــــــــــــــــم
_آدمای خنگ به شدت عصبانیم میکنن :/ مثلا همین امروز که رفتیم بانک, دوستم خیلی خنگ بازی درمیاورد,یه آقای ظاهرا بی سوادی از دوستم خواسته بود که فیش بانکیش رو پرکنه . دوست نه چندان باهوش اینجابم سر مبلغ نوشتن کلی حرصم داد,ده اخه دانشجوی مملکت بلد نباشه یک میلیونُ هفتصد و چهل هزار تومن و به ریال بنویسه و بخونه که باید بره شووووهر کنه منم اینجور موقعها به سختییی میتونم خودمو کنترل کنم و عصبانیتمو نشون ندم:/
_فردا پنج شنبه س و بیکارم یوهووو...دلم میخواد یه کاردستی کاربردی درست کنم ,ولی فعلا ایده ای ندارم:؟ اگه چیزی درست کردم حتما عکسشو میذارم اینجا
_عی بابا قهرای این مدلیُ دوست ندارم :( بیا بوگو ببخشید زیادی غیرتی شدم و عی صوبتا
_زندگی خوابگاهیُ دووووس دارمممم,اینکه فقط خودتی وخودت,کسی نیست بهت گیر بده مثلا
_دوران مدرسه از درس انشا خوشم نمیومده چون نوشتنُ بلد نبودم!ولی الان حس میکنم دوسش دارم و میخوام یادش بگیرم حتما:) میخوام یه وبلاگ نویس خیلی خوب بشم مثلا
_"دوستایی که ذهن آدمو به چالش میکشنون وباعث میشن فکر کنی" ام آرزوست!!
-اینکه تو تهران به این بزررررگـــی دانشجو باشی و تو اتوبوس یکی از دوستای دوران راهنماییتو ببینی عجیب نیست؟چه دنیای کوچیکیه شما هم مثه من وقتی یه دوستیُ بعد مدتهای طووولانی تو خیابون میبینین تو صورتش نگاه میکنین اسم و فامیلشُ با صدای بلند صدا میکنین؟؟چیکار کنم خو هیجان زده میشم
_بعضی روزا اینقدر آدما تو خیابون و اتوبوس بی دلیل بهت خیره میشن و هی نگات میکنن که شک میکنی نکنه شاخ و دم درآوردیُ خودت خبر نداری:| امروز از اون روزابود
_من آدمیم که حتما باید سرم گرم یه کاری باشه ,ساعت ها پشت لپ تاپ نشستن و نت گردی دیییوونه م میکنهتازه میفهمم وقتی عمم یه لحظه هم یه جا بیکار بند نمیشه برای چیه,حتتتما باید یه کاااری انجام بدم
_سمفونی سیارات رو از تو سایت آپارات پیدا کنید,دانلود کنید,یه هندزفری بذارین تو گوشتون,برید یه جای خلوت و بهش گوش کنید... یکی از عجییییب ترین حسای دنیا رو تجربه میکنین......
_دلم شدیییییدا موهای این رنگی میخواد...
تو اون بلاگفای فلان فلان شده تا یه پست میذاشتی چندتا بازدید کنند و نظر داشتی حتی اگه وبلاگتُ تازه ساخته باشی ولی اینجا حتی یه بازدید کننده هم نداشته تا الان:| خو پس اینطوری تو نوت گوشی خودم بنویسم سنگین ترم که